زنان کارآفرین وبازار مردانه ی کار
بازار کار ایران مردانه است و نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران17درصد و این نرخ برای مردان 63درصد بوده است چرا زنان با نرخ بالای تححصیل در حاشیه قرار دارند ؟نرخ مشارکت زنان حتی در مقایسه باخاورمیانه بسیار پایین استدر سطح جهان نشان میدهد که در کارآفرینی، استراتژی زنان و مردان متفاوت است. زنان برای کسب و کار و ورود به بازار کار و بقا در آن اهداف متفاوتی را دنبال میکنند.مطالعات انجام شده در سطح جهان نشان میدهددر بیشتر موارد، زنان رضایتمندی درونی را برسودآوری ترجیح میدهند و کمتر به توسعه کسب وکار خود علاقه مندند.علاوه بر چالشهای جهانی که زنان برای کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار برای خود و دیگران با آن روبرو هستند زنان ایرانی با موانع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مواجه میشوندعمدهترين موانع اشتغال و مديريت زنان در ايران مشکالت ناشي از حاكمیت تفکرمردسالاری فقدان برنامه ريزي منسجم و مدون براي اشتغال زنان، مشکل فرهنگي، مخالفت مردان با اشتغال زنان و عدم همکاري آنان با زنان شاغل، دستمزد پائین زنان نسبت به مردان، عدم استفاده از تخصص زنان، عدم تمايل كارفرمايان به پوشش بیمه اي زنان، رقابتهاي كاذب در برخي محیطهاي كاري ، هزينة زياد مهدكودك و فقدان تشکلهاي دولتي و خصوصي مناسب براي خود اشتغالي زنان. بازار کار ایران با مشکلات عدیده ای مواجه است که از نبود فرصت های شغلی برای جوانان به ویژه زنان تا کمی دستمزد و نبود فرصت های شغلی برای زنان و در نهایت انبوه جمعیت فارغ التحصیل ازدانشگاه های کشور که بتدریج وارد بازار کار کشور می شوند، شامل می شود.نیازهای بازار کار ایران هیچگونه مطابقتی با آموزش هایی که در دانشگاه های کشور انجام می شود، ندارد مطابق آمار، شانس زنان برای ورود به بازار کار بسیار کمتر از مردان است و در صورت ادامه چنین وضعیتی نه تنها احتمال نزدیک شدن آنها به هم بعید به نظر می رسد بلکه شکاف عمیق تر می شود. این شکاف پیامدهای منفی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت.از ۲۷ میلیون زن ایرانی در سن کار، فقط ۳ میلیون نفر کار می کنند .
با این حال تمامی زنان جامعه چه آنهایی موفق شده اند در بازار کار شغلى داشته باشند، چه آنهایی که موفق نشده اند، چه افرادی که خانه نشین شده ویا به شاغلین غیر رسمى پیوسته اند و چه زنانی که به دلایل مختلف ،کار در خانه را به عنوان یک شغل در پیش گرفته اند، با مشکلاتى روبرو هستند که باعث می شود نرخ مشارکت زنان در عرصه هاى اقتصادى کشور ما تا این اندازه کاهش داشته باشدبه طور ذاتی زنان در عرصه کارآفرینی برتریهایی نسبت به مردان دارند که به آنها کمک میکند شانس بالاتری برای موفقیت داشته باشند 1.حس حمایتگری زنان بیش از مردان است. در اجتماع زنان رکن اصلی خانواده هستند و حضور آنها از لحاظ حمایت عاطفی که ارایه میدهند ضروری است. این حس حمایتگری در امور تجاری نیز دیده میشود و تحقیقات نشان میدهد حس همکاری و کمک در زنان کارآفرین قویتر از مردان است. 2.زنان در زمینهء شناخت دیگران، درک رفتارها و قضاوت سریع بسیار تواناتر از مردان هستند. همواره به این پرسش فکر میکنیم که چرا دیگران چنین رفتاری دارند و اینگونه سخن میگویند. مردان اغلب توجهی به زبان بدن ندارند در حالی که زنان در این امور بسیار دقیق هستند. در تجارت بینالمللی هنگامی که با فرهنگ طرف مقابل آشنا نیستید، همین توجه به رفتارها راهگشای شما در تصمیمگیری صحیح است 3.صبر زنان و ظرفیت بخشش آنها بسیار بالاست. دنیای تجارت بینالمللی به کسانی تعلق دارد که به دیگران اجازه میدهند شک کنند و دچار سوء تفاهم شوند. در این جهان رفتارهای تجاری گاه بسیار ناراحتکننده است و برندهء نهایی کسی است که لبخند میزند و با حوصله به رفع مشکلات میپردازد. در این حوزه بدون شک زنان از مردانموفقتر هستند. 4.رفتار اجتماعی زنان به سبب دقت آنها در درک موقعیتهای گوناگون، مناسبتر است. درک آداب و رسوم و فرهنگهای خارجی برای موفقیت ضروری است در این زمینه هوش اجتماعی زنان بالاتر است. از سوی دیگر چون تعداد کارآفرینهای زن نسبت به مردان کارآفرین کمتر است، توجهات بیشتر به آنها جلب میشود.به این ترتیب سدهء بیستویکم، سدهء رشد سریع کارآفرینی زنان محسوب میشود و این امر نویدبخش رشد اقتصادی بالا برای تقریبا تمام کشورها به خصوص کشورهایی است که زمینه را از هر جهت برای ارتقای سطح زندگی زنان فراهم میکنند.