فقر گسترده و حاکم بر، کشوری سرشار از گنجینه ها و منابع طبیعی
وخامت وضعیت اجتماعی و اقتصادی در ایران هر روزه شدت وسرعت بیشتری می گیرد و تاثیر آن بر شرایط زندگی مردم نیز بیشترمی شود، تورم رشد صعودی دارد، بیکاری در حال افزایش است و کارمندان و مزد بگیران در جستجوی شغل دوم، چون دستمزدشان حتی برای خنثی کردن تورم هم کافی نیست.شکاف بین درآمد ثروتمندان و تهی دستان ایران رو به گسترش است، و دراین شرایط اسفبار کارگران ازحقوق های معوقه چندین ماهه خود شکایت دارند، کارکنان دولت، بازنشستگان و حقوق بگیران میگویند «کارد به استخوانمان رسیده »، « نیروهای راهداری در کشوراسلامی گرسنگی می کشند» و «شکم گرسنه دین وایمان نمی شناسد »، روستای کمب آب لولهکشی ندارد.
برای تأمین آب مدرسه هر ماه از بچهها پول دریافت میشود، در پی یک باران چند ساعته سرپناه مردم در استان های مختلف ویران میشود، سه روستای شهرستان چابهار به طور کامل تخلیه میشود، در آذربایجان شرقی و سه استان غربی دستکم نفر۳۲ کشته و ٣٧ نفر مفقود میشوند،۱۶۸ واحد مسکونی در شهرهای کنارک، دلگان، نیکشهر، چابهار و….بالای ۶۰ درصد تخریب میشوند و یک هزار و ۴۳۵ نفر از مردم جنوب آواره، اعتصاب ها و تشکل های مستقل کارگری با خشونت سرکوب می شوند و اکثریت جامعه به ورطه فقر و بی تامینی سقوط می کند
در مقابل: دولتمردان به تصرف گنجینه منابع طبیعی وسرشاراز نفت، گاز، آب، خاک، طلا، مس و حتی آثار باستانی مشغولند، و حامی هرگونه فساد اداری گسترده، رشوه، اختلاص، تبعیض و استثمار، پرونده اختلاسهای مالی در دستان نهاد ها و مسئولان مختلف در گردش است، فیشهای حقوقی نجومی برخی مدیران افشا میشود، مسئولین پاداشها و وامهای چند صد میلیونی دریافت میکنند، سه هزار فیش بین۲۰ تا ۵۰ میلیون تومانی و۳۰۰ فیش بالای ۵۰ میلیون تومانی، در حالیکه به استناد ماده۷۶ قانون خدمات کشوری هیچکس دردولت نباید بیش از ۷ برابر حداقل حقوق یک کارمند عادی حقوق بگیرد.