ایران
در کمربند خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد و لازم است همه فعالیتها بر اساس اقلیم
خشک کشور تنظیم شود.۱۱ درصد مساحت کشور تحت تاثیر خشکسالی خفیف، ۴۲ درصد خشکسالی
متوسط، ۳۰ درصد خشکسالی شدید و ۱۱ درصد خشکسالی بسیار شدید است همچنین پنج درصد
مساحت کشور در شرایط نرمال و حدود نیم درصد مساحت کشور در شرایط بلندمدت ترسالی
قرار دارند. بیشترین حساسیت را باید نسبت به خشکسالیهای بلندمدت داشته باشیم چون
محو شدن آثار سوء این نوع خشکسالی از طبیعت زمانبر است بنابراین مدیریت صحیح منابع
محدود آب کشور یک امر ضروری تلقی میشود. تقریبا کل پهنه سه استان خوزستان، قم و
خراسان شمالی دچار خشکسالی شدید و بسیار شدید هستند، گفت: بخشهای وسیعی از
چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه، بوشهر و بخشهایی از استانهای اصفهان، مرکزی، یزد،
کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سمنان تهران،
البرز، زنجان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، جنوب گیلان و گلستان با
خشکسالی بلندمدت مواجه هستند.
خشکسالی در ایران علل متفاوتی دارد. گذشته از تغییرات اقلیمی، نقش
عامل انسانی در این خشکسالی تعیینکننده است. کاهش ده درصدی بارشها، افزایش دمای
هوا و به موازات آن تبخیر آبها، از جمله عوامل اقلیمی هستند که با توجه به روند
گرمایش زمین میتوانند تاثیرات فاجعهباری برجای بگذارند. اگرچه تغییرات اقلیمی به
طور کامل در دست بشر نیست، اما بسیاری عوامل دیگر اگر به موقع درباره آنها چارهاندیشی
شود، قابل مهارند.بحث بر سر کمبود منابع آبی در ایران در سالهای اخیر به موضوعی
دائمی تبدیل شده است. بسیار کارشناسان معقتدند که هیچیک از مشکلات اجتماعی و
سیاسی در ایران به اندازه مشکل آب جدی نیست. بسیاری بر این باورند که جنگها و تنشهایی
که در پیشاند، روی قحطی آب متمرکز است.یکی از تبلیغات محوری در جمهوری اسلامی
افزایش جمعیت است. افزایش جمعیت در کشوری با منابع آبی بسیار محدود مشکلی بزرگ
است.
یکی از علتهای اساسی این بحران، افزایش جمعیت است که با توجه به
جمعیت هفت میلیونی ایران در ۱۳۰۵ و جمعیت ۳۰ میلیونی در ابتدای انقلاب و جمعیت ۸۰
میلیونی در زمان حاضر، مصارف ما به صورت بیرویه و خارج از استانداردهای جهانی
افزایش داشته ؛ بطوری که برای ۸۰ میلیون نفر جمعیت در تمام بخشهای شرب، صنعت و
کشاورزی ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب مصرف میشود و این استفاده نادرست منابع طبیعی را
کاهش داده است.»
از دیگر عواملی که بارها درباره آن صحبت شده ولی اقدامی برای حل آن
نشده، مسئله ناکارآمدی بهرهوری در استفاده از آب و گسترش بیرویه زمینهای
کشاورزی است. این کارشناس میگوید: «بهرهوری در بخش کشاورزی بسیار پایین است،
بطوری که در تولید یک کیلوگرم محصول کشاورزی حدود یک متر مکعب آب مصرف میکنیم در
حالی که متوسط بهرهوری در کشورهای پیشرفته ۵/ ۲ تا ۳ کیلوگرم با استفاده از یک
متر مکعب آب است.پایین بودن بهرهوری تنها به بخش کشاورزی خلاصه نمیشود، در بهرهوری
اقتصادی نیز تولید ما به ازای هر متر مکعب آب حدود ۲۰ سنت در کشاورزی و در سایر
کشورها بیش از یک دلار است بنابراین برای تولید مواد غذایی در کشور ناچار به
استفاده آب بیشتر هستیم ولی با افزایش بهرهوری میتوان مصرف آب را کاهش داد.
یکی از مهمترین عواملی که کارشناسان بر سر آن توافق دارند، ضعف مدیریت
آب و چسبیدن به برنامههایی است که نتیجهاش توسعه ناپایدار است. بر
اساس تاکید متخصصان، خشکسالی هواشناسی تنها اولین مرحله از خشکسالی محسوب میشود و
لازم است این پدیده در ابعاد کشاورزی ، منابع آب و در نهایت آثار اقتصادی و
اجتماعی مورد رصد و پیگیری دستگاههای متولی قرار گیرد.